و با این پیشزمینه که عبدالرحمنالعطیه دارای یک سلسله تفکرات شدید ضدایرانی در منطقه جنوبی خلیجفارس است، عنوان داشته بود که سفر چنین فردی به تهران با سابقه برخورداری از اندیشهها و موضعگیریهای ضدایرانی چندان نمیتواند امیدوارکننده باشد.
مجتهد زاده در اظهار نظر خود، سفر العطیه را که بنا به گفته رسانهها برای پیگیری پیشنهادهای دوازده گانه رئیسجمهوری در بیست و هشتمین نشست شورای همکاری خلیج فارس صورت گرفته بود، مورد انتقاد قرار داده و گفته بود تا زمانی که یک کشور یا یک سازمان، ادعایی را در مورد تمامیت سرزمینی کشوری دیگر مطرح میکند، نباید و نمیتوان با چنین کشور یا سازمانی طرح دوستی داشت لذا براساس اصول روابط بینالملل وضعیتی که از یک طرف ضربهای به شما وارد شود و شما در مقابل آن، در عمل بیتفاوت باشید، اصلا سودمند نیست و چنین وضعیتی را روابط نامتوازن مینامند.
وزارت امورخارجه در پاسخ به این نوشتار و با ارسال مطلبی به روزنامه همشهری ضمن تجزیه و تحلیل مناسبات اخیر جمهوری اسلامی ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس، سفرالعطیه به ایران را با هدف مذاکره برای یافتن سازوکارهای مناسب جهت اجرایی کردن پیشنهادات محمود احمدینژاد دانسته و عنوان داشته با انجام این سفر گام مثبت و امیدوارکنندهای در راستای اهداف کشورهای منطقه مبنی بر ا فزایش دوستیها و نقطه پایانگذاشتن بر سوء تفاهمات برداشته شده است.
آموزههای سیاسی و میدانی موید این اصل است که در هنگامه عدم وفور فرصتها نباید دست روی دست گذاشت و ابتکار عمل را به دشمن سپرد. بنابراین کار با کشوری که با تهران در بعضی امور اختلاف نظر دارد، حکایت از ذکاوت، پویایی، بلندی افق دید تصمیمگیرندگان و نهایتا توانمندی آنها در بهرهبرداری از فرصتها برای کاهش تنش و تبدیل پتانسیلها و چشماندازهای غیرمطمئن به فرصتهای رشد و توسعه دارد.
این سؤال مطرح است که آیا اختلافات مرزی و سرزمینی میان دهها کشور جهان، باعث قطع مراودات و همکاریها میان آنها شده است یا آنها با بهرهبرداری از فرصتها سعی در رفع موانع کرده، امکان تحکیم ثبات و امنیت و رفاه را تجربه میکنند. آیا هنگامی که آمریکا مقامات کشورهای عربی از جمله عربستان و کویت را در آناپولیس گرد میآورد و سعی میکند در آخرین ماههای ریاست جمهوری بوش از همه ظرفیتها برای عملیاتی کردن طرحهای خود در خاورمیانه بهره گیرد، حضور محمود احمدینژاد در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس و سوراخ کردن بالن حریف، دیپلماسی شکار فرصتهاست یا نوعی سادهاندیشی؟
جمهوری اسلامی ایران و بخش اعظم کشورهای خلیج فارس به لحاظ ظرفیتهای علمی، فرهنگی، تاریخی و تمدنی قابل مقایسه نیستند و قرار نیست ایران بهعنوان امالقرای اسلام و قدرتمندترین کشور خاورمیانه، با هر بهانهگیری یک عضو این خانواده، از خود بیصبری و عدم خویشتن داری نشان داده، با هر سنگی که از روی نادانی پرت میشود، اهداف درازمدت را فراموش کرده و ابتکار عمل را به دشمن بسپارد.
مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی 2دهه اخیر در خلیجفارس نشان میدهد رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال منطقه به بار نشسته و امروز شاهد موفقیتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای حوزه
خلیج فارس هستیم.
در این رابطه به ضرورت، توجه به سیاست کلاننگری و جامع اندیشی و دوری از حساسیتهای سنتی و التفات به امور زیر مفید ارزیابی میشود. اشتراکات فرهنگی و تاریخی کشورهای خلیجفارس با جمهوری اسلامی ایران، فرصتهای طلایی برای توسعه هرچه بیشتر مناسبات میان ملل منطقه خلق کرده است و القائات دشمنان هیچ گاه نتوانسته رشته پیوندهای جامع کشورها را دستخوش اختلال جدی کند.
اراده مقامات سیاسی کشورهای خلیج فارس برای گسترش روابط با کشورمان و تقویت روند همگرایی، همواره محور گفتوگوها در ملاقاتها و دیدارهای دوستانه بوده است. هرچند وجود اختلاف نظرهای جزئی میان اعضای یک خانواده امری طبیعی است، اما عقل سلیم ایجاب میکند فرصتهای همکاری و رشد و همگرایی منطقهای را تحتالشعاع سوءتفاهمات ناچیز قرار ندهیم. حل و فصل بحران چندین ماهه لبنان توسط کشورهای منطقه و ممانعت از تحمیل راه حل از آن سوی جهان بر بیروت، نمونه بارز و موفقی از همیاری منطقهای بود و صهیونیسم و عوامل آن را مایوس کرد.
در این راستا، راهبرد جمهوری اسلامی ایران مبنی بر همکاری جمعی، تنشزدایی و اعتمادسازی بر بستر مشترکات و مقابله با دسیسههای بیگانگان، مفهوم خاص یافته و ترجمه آن در حضور سال گذشته رئیسجمهوری در اجلاس سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و طرح پیشنهادات دوازدهگانه ایشان که مورد استقبال رهبران منطقه قرار گرفت و همچنین سفر آقای عبدالرحمنالعطیه دبیر شورای همکاری خلیج فارس به تهران به منظور پیگیری مفاد این پیشنهادات نمود یافت.
در واقع سفر العطیه به تهران که با هدف مذاکره برای یافتن سازوکارهای مناسب جهت اجرایی کردن پیشنهادات رئیسجمهوری صورت گرفت، گام مثبت و امیدوارکنندهای در راستای اهداف کشورهای منطقه مبنی بر افزایش دوستیها و نقطه پایان گذاشتن بر
سوء تفاهمات است؛ ابتکاری که باتوجه به فزونخواهی و توطئهگری دشمن نیاز مبرم امروز منطقه خلیج فارس است.
در این رابطه بهنظر میرسد ضرورت دارد کشورهای منطقه و جمهوری اسلامی ایران، بر سیاست سازنده خود مبنی بر توسعه جامع مناسبات ادامه داده و با استمرار این روند، سوءتفاهمات احتمالی ساخته و پرداخته القائات دشمنان و میراث شوم استعمار را مرتفع کنند. بیتردید رویکردهای اخیر کشورهای منطقه منافع همه ملل خلیجفارس را بیش از دامن زدن به اختلافات و سوءتفاهم تامین خواهدکرد.
اکنون بهنظر میرسد سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس مبنی بر توسعه همکاریهای جمعی به صورت فعال و متقابل و بر پایه مشترکات و نیز مقابله با توطئههای بیگانگان علیه این منطقه به نتیجه مثبت رسیده و پس از سالها تلاش، بستر مناسبی برای تحقق آن فراهم آمده است و ناظران و آگاهان انتظار دارند این منطقه پس از سالها تنش و بیثباتی، اکنون با تحرکات دهه اخیر به سمت و سوی همکاری و تعامل به جای تقابل که خواست دشمنان و بدخواهان است، هدایت شود.
این تحرک در واقع یک بینش مؤثر راهبردی در منطقه است که ترکیبی از درک واقعیتهای جاری با در نظر گرفتن امکانات متعدد برای تغییر را تجزیه و تحلیل و آینده مناسبات را ترسیم میکند و از این رهگذر درصدد است با همیاری کشورهای حوزه خلیج فارس راه خود را به سوی اعتلای همگرایی، ثبات، امنیت و رفاه مردم منطقه هموار کند.
مجموعه عوامل فوق نشان میدهد که مراوده سران و مسئولان کشورهای حوزه خلیج فارس که حاصل جمعبندی عقلای منطقه است، روند تحولات را به سوی حذف موانع همگرایی و توسعه جامع مناسبات به پیش میبرد و این روند، عشق یکجانبه و تدوین خط مشی منطقهای با نمایندگان خط ضد ایرانی نیست.
* کارشناس منطقه خلیج فارس وزارت امورخارجه